Monday, August 9, 2010

انتشار و توزیع نوار سخنرانی " سردار مشفق " تنها پرده ای از سناریوی جدید جنگ روانی رژیم است

این روزها سخنرانی فردی به نام " سردار مشفق " که ظاهراً معاون فرمانده قرارگاه ثارالله ( قرارگاه اطلاعاتی - امنیتی سپاه و مسئول حفظ امنیت پایتخت ) است نقل محافل سیاسی و یکی از موضوعات اصلی بحث های بین مردم است . بر اساس اطلاعات منتشره ( که میتوان تا حدودی از متن سخنرانی هم استنباط کرد ) این سخنرانی باید در حدود اواخر آبان ماه پارسال ( 1388 ) انجام شده باشد . بر اساس آنچه فرد مذکور در این سخنرانی بیان می دارد - و ظاهراً بر روی آن هم بسیار تأکید و اصرار دارد - عناصر و دستگاه های اطلاعاتی رژیم ، اشراف عجیب و شگفت انگیزی بر روی هر آنچه در این مملکت اتفاق می افتد دارند ! بقول معروف : گر بر سر خاشاک یکی پشه بجنبد ، جنبیدن آن پشه عیان در نظر ماست ! بعنوان نویسنده این نوشتار، شخصاً هم متن سخنرانی را خوانده ام و هم فایل صوتی آن را بدقت گوش کرده ام . برداشت شخصی من از این سخنرانی ( البته اگر بپذیریم که واقعاً چنین سخنرانی ای انجام شده و این یک کلک ساده اطلاعاتی جهت افکار سنجی و تا حدودی انحراف افکار نیست ) این است که : نه تنها سخنران هیچ شاهد و مدرک معتبری خارج از دایره اعترافات اخذ شده و سناریوهای خلق الساعه من درآوردی ، نمی آورد بلکه در پرداخت و جهت دهی و نتیجه گیری نیز بسیار ناشیانه عمل می کند . حجم اتهامات وسیع و عجیبی که به اکثر اصلاح طلبان حکومتی زده میشود تنها میتواند به این جهت باشد که به خیال خودشان عکس العمل مردم را ارزیابی کنند و مثلاٌ اگر ببینند که مردم در قبال اتهامات سنگین اخلاقی و جاسوسی به افرادی چونان سید محمد خاتمی یا مهندس موسوی ، سکوت می کنند و واکنش درخور توجهی نشان نمی دهند ، شرایط را برای دستگیری این آقایان مهیا دیده و اقدام کنند . از آنجایی که اساساً نه خود سخنران و نه جمع حاضربرای کسی اساساً شناخته شده نیستند و هیچ سندیتی ندارد و اسامی نیز صرفاً میتوانند اسامی مستعار باشند ، براحتی میتوان مسئولیت آن را به گردن دیگران ( مثلاً توطئه خارجی ها ، چنانچه در جریان افشاگری عباس پالیزدار انجام دادند ) انداخت و از زیر بار مسئولیت آن شانه خالی کرد . همچنین ، سطح دانش و سواد سخنران آنقدر نازل است که حتا از روی نوشته هم قادر به خواندن درست الفاظ نیست . بعنوان مثال بجای رادیو صدای آمریکا یا عبارت " وی او ای " که مصطلحترین عنوان برای این شبکه تلویزیونی است ، از کلمه " وآ " استفاده می کند که بهیچ عنوان نه مصطلح است و نه برای شنونده آشناست . مثالهایی از این دست براحتی میتوان در میان صحبت های این فرد پیدا کرد . در اینجا لازم به یادآوری است که سخنران ادعا دارد که یک کارشناس خبره و زبردست و باتجربه امنیتی است و به همه چیز اشراف دارد ، بنابراین باید از او توقع بسیار بیشتر داشت . تکرارهای سردرگم و غیرلازم در میان این سخنرانی موج میزند . معلوم نیست که این فرد دارد از رو میخواند یا حرفهای خودش را میزند . معلوم نیست اگر این اطلاعات - باصطلاح - طبقه بندی شده و غیر قابل انتشار است چگونه ضبط صوتی شده و به بیرون درز می کند . واضح است اگر سیستم های اطلاعاتی و امنیتی رژیم بخواهند - مانند همه جای دنیا - در جایی و برای افراد مشخصی اطلاع رسانی کنند و از پشت پرده اسرار بگویند ، در شرایطی این کار انجام میپذیرد که بهیچ عنوان قابل ردیابی و ضبط و ثبت نباشد . این را هر بچه مدرسه ای هم می داند . با وجود این پیش فرض واقعاً جای تعجب و تا حدودی تأسف دارد که برخی از آقایان اصلاح طلب که اسمشان در این سخنرانی بارها آمده است ، همین سی دی یا نوار صوتی را مستند شکایت خودشان به قوه قضائیه رژیم قرار داده اند . البته دفاع از خود لازم است اما جدی گرفتن این سخنرانی - به نظر من - تا حدودی کج سلیقگی و سادگی است . اگر فرضیه مطرح شده در عنوان ( تیتر ) این نوشتار را بپذیریم به این نتیجه قطعی و قهری خواهیم رسید که " جدی نگرفتن " این نوع بازی های تبلیغاتی رژیم ، بدترین ضربه به طراحان این نوع نقشه های نخ نمای ساده و بچگانه است . از جمله دلایل جدی نبودن این سناریو هم همین بس که تمام یا اکثر افرادی که در این سخنرانی ، نام برده و مورد اتهام واقع شده اند ، هم اکنون آزادند و کسی تاکنون سراغ آقایان هاشمی و خاتمی و موسوی و کروبی نرفته است . مگر میشود فردی یا جریانی جاسوس بیگانه باشد ، از او پول بگیرد ، وطن فروشی کند و از همه مهمتر در صدد ضربه زدن به نظام و براندازی حکومت باشد ، آنوقت اجازه داشته باشد که راست راست راه برود ؟ همه میدانیم که جمهوری اسلامی از سر تقصیرات عزیزترین نوکرهای سرسپرده و نورچشمی خود هم نمیگذرد کما اینکه در جریان قتل های زنجیره ای نگذشت و براحتی نیروی اصلی اطلاعاتی و امنیتی خود را حذف کرد ، دیگر چه باک دارد از اینکه خاتمی و موسوی و کروبی و موسوی خوئینی ها و دیگران را بگیرد ، آن هم زمانی که کل طرفداران اینها - به ادعای خود سخنران - چهارتا پنج هزار نفر بیشتر نیستند که اکثراً هم جزو اراذل و اوباش و افرا فاسد و منافق و چه و چه هستند ؟ این ها بخشی از نتایج منطقی ای است که میتوان از این سخنرانی گرفت و دقیقاً به همین دلائل است که من نمیتوانم بپذیرم که این ماجرا بویی از حقیقت برده باشد . تنها میتواند یک نمایش ساده باشد برای اینکه به خیال خودشان توی دل مردم را خالی کنند و اشراف عجیب اطلاعاتی شان را به رخ مردم بکشند . کاری که هرگز سیتم های اطلاعاتی خبره دنیا به آن دست نمیزنند ، چرا که یکی از رموز اولیه و اصلی موفقیت کار اطلاعاتی و امنیتی این است که هرگز به طرف ( یا دشمن ) نگویی که چقدر اطلاعات داری و تا آنجایی که ممکن است خود را به پخمگی بزنی و اطلاعاتت را برای خودت نگه داری . این نیز جزو اصول اولیه کار اطلاعاتی است . بنابراین اعتقاد دارم که باید بسادگی و کم اهمیتی از کنار این شعبده ساده و احمقانه جدید رژیم گذشت . همین

No comments:

Post a Comment