این روزها شاهد مباحثاتی پیرامون جنبش سبز و رهبر آن و همجنین نقش ایرانیان خارج از کشور ، بیانیه آقای مهندس موسوی و در پی آن بیانیه پنج نفر از روشنفکران دینی ! در حمایت از بیانیه مهندس موسوی و نیز نامه آقای عزت الله سحابی به ایرانیان خارج از کشور هستیم .
نگارنده این نوشتار از ابتدا بر این باور بوده و هست که جنبش سبز یک جنبش قوی و ریشه دار اجتماعی است که ریشه در عمق جان این مردم و همچنین تاریخ چند دهه و بلکه چند صده اخیر این مرز و بوم دارد .
اینگونه نیست که هر نسیمی با هر میزان از قدرت و شدت بتواند اثری بر روی این درخت تناور بگذارد .
این واقعیت را بوضوح میتوان از عملکرد آقایان موسوی ، کروبی و خاتمی و همچنین تمامی ایرانیان اعم از مخالف و موافق ، مشاهده کرد .
در واقع با بررسی اجمالی وقایع شش - هفت ماه گذشته و مشاهده چرخشهای گاه تا یکصد و هشتاد درجه ای موافقین و مخالفین این جنبش ، به این حقیقت ناب دست پیدا کرد که اصل و اساس در این جنبش چیزی نیست مگر عموم مردم از جمله جوانان ، زنان ، دانشجویان ، کارگران ، اندیشمندان و کلاٌ مردم ایران ! در اینجاست که میتوان به صراحت به این واقعیت انکار ناپذیر پی برد که : ملاک ، خواست مردم است . همگان مجبورند و باید نقش این مردم را جدی بگیرند و با این ارکستر موزون هم نوایی و هم آوازی کنند و هر کس ساز مخالف کوک کند راهی جز بیرون رفتن از این جمع را در پیش ندارد .
بنابراین ، بنده در اینجا به صراحت اعلام میکنم که : هدف نهایی جنبش سبز ایران ،نابودی کامل رژیم جمهوری اسلامی و تدوین قانون اساسی مبتنی بر انسانیت است.رهبران این جنبش همه ایرانیان آزاده هستند ! و هر کس در خلاف جهت این هدف قطعی ، کلامی بگوید یا بیانیه ای صادر کند و یا نامه ای بنگارد و قدمی بردارد ، دیر یا زود ناگزیر از اعلام پشیمانی و تنظیم حرکت خود با این رودخانه خروشان خواهد بود . کسی نمیتواند ادعای رهبری این جنبش را داش هیچ شکی نیستته باشد و بر خلاف حرکت مردم رفتار کند . در اینجا در پی تدقیق این خواسته ها نیستم اما بشدت بر این باور پای میفشارم که هم جمهوری اسلامی ( با هر قرائتی که از آن داشته باشیم ) و هم قانون اساسی و هم دخالت دین در سیاست ، با اولین انتخابات آزاد بر اساس استاندارد جهانی و مفاد اعلامیه جهانی حقوق بشر ، باصطلاح ، کن فیکون و دگرگون خواهد شد و در این هیچ شکی نیست ، لذا توصیه میگردد که همگان قبل از هر گونه اقدام ، در مورد میزان باورمندی خودشان به نقش مردم ، اندیشه کنند و سپس دست به کار شوند .
زنده باد آزادی
پاینده باد ایران
نگارنده این نوشتار از ابتدا بر این باور بوده و هست که جنبش سبز یک جنبش قوی و ریشه دار اجتماعی است که ریشه در عمق جان این مردم و همچنین تاریخ چند دهه و بلکه چند صده اخیر این مرز و بوم دارد .
اینگونه نیست که هر نسیمی با هر میزان از قدرت و شدت بتواند اثری بر روی این درخت تناور بگذارد .
این واقعیت را بوضوح میتوان از عملکرد آقایان موسوی ، کروبی و خاتمی و همچنین تمامی ایرانیان اعم از مخالف و موافق ، مشاهده کرد .
در واقع با بررسی اجمالی وقایع شش - هفت ماه گذشته و مشاهده چرخشهای گاه تا یکصد و هشتاد درجه ای موافقین و مخالفین این جنبش ، به این حقیقت ناب دست پیدا کرد که اصل و اساس در این جنبش چیزی نیست مگر عموم مردم از جمله جوانان ، زنان ، دانشجویان ، کارگران ، اندیشمندان و کلاٌ مردم ایران ! در اینجاست که میتوان به صراحت به این واقعیت انکار ناپذیر پی برد که : ملاک ، خواست مردم است . همگان مجبورند و باید نقش این مردم را جدی بگیرند و با این ارکستر موزون هم نوایی و هم آوازی کنند و هر کس ساز مخالف کوک کند راهی جز بیرون رفتن از این جمع را در پیش ندارد .
بنابراین ، بنده در اینجا به صراحت اعلام میکنم که : هدف نهایی جنبش سبز ایران ،نابودی کامل رژیم جمهوری اسلامی و تدوین قانون اساسی مبتنی بر انسانیت است.رهبران این جنبش همه ایرانیان آزاده هستند ! و هر کس در خلاف جهت این هدف قطعی ، کلامی بگوید یا بیانیه ای صادر کند و یا نامه ای بنگارد و قدمی بردارد ، دیر یا زود ناگزیر از اعلام پشیمانی و تنظیم حرکت خود با این رودخانه خروشان خواهد بود . کسی نمیتواند ادعای رهبری این جنبش را داش هیچ شکی نیستته باشد و بر خلاف حرکت مردم رفتار کند . در اینجا در پی تدقیق این خواسته ها نیستم اما بشدت بر این باور پای میفشارم که هم جمهوری اسلامی ( با هر قرائتی که از آن داشته باشیم ) و هم قانون اساسی و هم دخالت دین در سیاست ، با اولین انتخابات آزاد بر اساس استاندارد جهانی و مفاد اعلامیه جهانی حقوق بشر ، باصطلاح ، کن فیکون و دگرگون خواهد شد و در این هیچ شکی نیست ، لذا توصیه میگردد که همگان قبل از هر گونه اقدام ، در مورد میزان باورمندی خودشان به نقش مردم ، اندیشه کنند و سپس دست به کار شوند .
زنده باد آزادی
پاینده باد ایران
No comments:
Post a Comment